سید قاسم حسینی؛ مدرس دانشگاه
قضات در نظام حقوقی اسلام باید دارای شرایط و صفات خاصی باشند که متفاوت از صفات مورد نیاز برای قضاوت در غرب است قضاء و اخلاق قضایی در اسلام، شامل صفات و رفتارهای اخلاقی، اعم از رفتارهای فردی و اجتماعی قضاوت است. هدف از این تحقیق، نشان دادن اهمیت قضاء در اسلام است که هر کسی شایسته ی تصدی امر قضاء نیست، چرا که قضاوت در اسلام، از مهمترین وظایف پیامبران و معصومین(ع) است، به همین دلیل تحقیقات گسترده ای در مورد قضاء و اخلاق قضایی در اسلام لازم میباشد که ضرورت آشنایی قضاوت دادگستری با این مباحث نیز احساس می شود، زیرا حقوق ما یک حقوق دینی است و پایه های حقوقی کشور ما بر مبنای فقه امامیه، استوار است. علم اخلاق، یکی از برترین علوم محسوب میشود زیرا به نیکوکردن رفتار و جهت رفتار آدمی منجر میشود. قضاوت، علاوه بر جسم سالم، نیازمند روحی سالم است تا بتوان درست و از روی عدالت، حکم صادر کند. خداوند در قرآن در مورد منافقان میفرماید: «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا». «در دلهایشان مرضی است و خدا بر مرضشان افزود» از
مهمترین وظایف قضاوت تشخیص خوب از بد میباشد که این عمل نیازمند به تذهیب نفس دارد، همچنین می فرماید: «کلا با ران علی قلوبهم ما کونوا یکسبون». نه چنین است؛ بلکه آنچه مرتکب میشوند زنگار بر دلهایشان بسته است اخلاق، حالتی نفسانی است که بدون نیاز به تفکر و تأمل، آدمی را به سمت کار حرکت میدهد. قضاوت، وظیفه ی مهم پیامبر و معصومین است. به دلیل ارتباط تنگاتنگ قضاوت با اخلاق، خداوند یکی از اهداف اساسی بعثت پیامبران را احیای اخلاق و تزکیه نفس ذکر کرده است «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین». « اوست آن کسی که در میان بیسوادان، فرستادهای از خودشان را برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد و آنان قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند اخلاق، آداب، سنن و فرهنگی که برای زندگی افراد در جامعه است و به روابط بین انسانها می پردازد و این وجه مشترک آن با حقوق است. اخلاق، در تعالی و تکامل حقوق، نقش بسزایی را بازی می کند. خصوصاً در تشکیل قواعد عرفی این نقش بسیار زیاد بوده است. در قوانین حقوقی تجاوز از حدود اخلاقی پذیرفته شده نیست. به طور مثال ماده 975 قانون مدنی ایران میگوید: «محکمه نمیتواند قوانین خارجی و یا قراردادهای خصوصی را که بر خلاف اخلاق حسنه بوده و یا به واسطه ی جریحه دار کردن احساسات جامعه یا به علت دیگر، مخالف نظم عمومی محسوب میشود، به موقع اجرا گذارد. اگرچه قوانین مزبور اصولاً مجاز باشد.» این نشان دهنده ی رابطه ی این دو، در عمل است چرا که دادگاهها، قرارداد مخالف اخلاق حسنه را خلاف قانون تلقی می کنند و به آن ترتیب اثر نمی دهند. دستاورد و نتیجه ی علم حقوق به صورت قانون است. اما قواعد اخلاق به علت مکتوب نبودن، فاقد ضمانت اجرایی مشابه ضمانت اجرای علم حقوق است هدف اخلاق، رساندن انسان به کمال خویش است که بخش بیشتر آن به جنبه ی معنوی و غیردنیوی اشاره دارد، اما هدف علم حقوق به معنای غربی آن، سعادت و رفاه دنیوی افراد اجتماع است، اما در حقوق اسلامی، عدول از این قانون کلی دیده میشود که رابطه ی عمیق بین اخلاق و حقوق را روشن تر می توان دید، زیرا حقوق اسلامی، دامنه بسیار وسیع تری نسبت به حقوق سکولار یا غیردینی دارد. در قوانین ما که قوانین اسلامی است، حقوق از اخلاق، بسیار تأثیر پذیرفته است زیرا در عمل، ماده ی 654 قانون مدنی ایران میگوید: «قمار و گروبندی باطل و دعاوی راجع به آن مسموع نخواهد بود. همین حکم در مورد کلیه ی تعهداتی که از معاملات نامشروع تولید شده باشند، جاری است. بسیاری از قواعد اخلاقی است که به حکم فطرت آدمی، قبیح و ممنوع شمرده میشود اما هنوز حقوق نسبت به آن سکوت میکند به طوری که اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان میدارد: «کلیه ی قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه ی اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است زیرا افراد در کنار مذهب به این باور خواهند رسید که جهان محضر خداست و تمام افعال و رفتارهایشان در منظر خداوند صورت میگیرد و هیچ چیز از او پنهان نخواهند ماند، به همین دلیل شخص نزد قاضی وجدان خویش قرار میگیرد و از ارتکاب عمل مجرمانه خودداری خواهند نمود. در همه ی ادیان، انسانها از ارتکاب گناه منع شده اند و برای نیکوکاران پاداش و برای بدکاران عذاب و کیفر نوید داده شده است. از نظر تاریخی نیز اولین نظامهای حقوقی مربوط به پیامبران بوده است. به طور مثال، اصلی بسیار مهم در اسلامی به نام وفای به عهد وجود دارد که بسیار مورد تأکید قرار گرفته شده است؛ زیرا زندگی اجتماعی بشر بر پایه ی اصل احترام به عقود و پیمان و قراردادها، استوار است و وفای به عهد جز اصول اساسی حفظ نظم اجتماع انسانی محسوب می شود و این نقش همواره به عهده ی مذهب بوده است و هنوز هم جانشینی پیدا نکرده است. این اصل در چند آیه از قرآن مورد تأکید قرار گرفته است که می فرماید: «و اوفوا بالعهد کان مسوولا». «یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود». ای کسانی که گرویده اید به تمام عقده های خود وفا کنید. پس به خوبی می توان دید که رابطه ای حقوق با مذهب، یک رابطه ناگسستنی است. امام صادق(ع) از قول پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «آنچه بیشتر از شما می ترسم دو چیز است. هواپرستی و آرزوی دراز، پیروی هوا، سد راه حق است و آرزوی دراز آخرت را از یاد میبرد. دنیا در طریق رفتن است و آخرت در راه آمدن و فرزندان هر کدام به دنبالش در حرکت اند. اگر بتوانید فرزند آخرت باشید نه دنیا، شما امروز در سرای عمل اید و حسابی در کار نیست. فردا برای حساب می روید و عملی نخواهد بود.